چرا فدك را عمده میكنیم تا پیام فاطمهزهرا(س) را نشنویم؟!
باز عرض میكنم؛ حضرت فاطمهزهرا(س) فدك را بهانه كردند تا حرف خود را بزنند و از انحراف بزرگ خبر دهند و در برابر آن انحراف، قیام كنند. عدّهای در كلمات فاطمهزهرا(س) فدك را عمده كردند تا فاطمه(س) را نادیده بگیرند. گاهی ما شیعیان هم حواسمان نیست كه فدك مسئلة اصلی نبود. فدك نمونه و ملاكی بود برای اثبات انحرافی كه در امر خلافت رسول خدا(ع) صورت گرفت. پیام فاطمه(س) را باید گرفت كه میگویند اگر معصوم و فرهنگ معصومین علاوه بر روابط فردی، بر نظام اجتماعی شما حاكم نباشد، همهچیزتان از دست رفته است و از بركات اصلی مكتب اسلام محروم خواهید شد. ولی عدّهای فدك را در كلمات فاطمهزهرا(س) عمده كردند تا حرفهای او را نشنوند، چون اینها برای اسلام آن نقشی را كه فاطمه(س) برای اسلام قائل بود، قائل نیستند.
ای فاطمه بزرگ! رهنمودهای تو در این خطبه همچون شب قدر، ناپیدا و پربركت است. از خدایی كه در لیلةالقدر، قرآن را نازل فرمود، بخواه تا ما تو را درك كنیم تا لیلةالقدر را درك كرده باشیم. تا تو را كه در بین انسانها، همچون لیلةالقدر بین شبها هستی، درك كرده باشیم. از امام صادق(ع) روایت هست كه: «مَنْ اَدْرَكَ فاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِها فَقَدْ اَدْرَكَ لَیْلَةَالْقَدْر»(139)؛ یعنی هر كس فاطمه(س) را چنان كه شایستة مقام اوست درك كند، شب قدر را درك كرده است.
چه شد روح حماسی مسلمانان؟!
حضرت فاطمه(س) خطاب به انصار و به یك اعتبار خطاب به همة مسلمانان تاریخ میگوید: شما را چه شده است كه در راه دینداری و دفاع از حق، سست گشتهاید، میفرمایند راحتی در خلوتها شما را سست كرده است، به آنها نهیب میزند كه چرا روح حماسیتان را از دست دادهاید؟ مگر میشود روزی مسلمانان روح حماسی و انقلابیشان را از دست بدهند و باز اسلام به عنوان یك دین اثرگذار در امور فردی و اجتماعی مسلمانان بماند؟
شما فكر میكنید وقتی انقلاب اسلامی پیروز شد و شاه رفت، مبارزه تمام شد؟ دیدید كه تمام نشد و همان روزهای اوّل پیروزی انقلاب اسلامی علاوه بر دشمنی آمریكا، در داخل جبهة مقابله با انقلاب، در چهرة نهضت آزادی به صحنه آمد و به طور ظریفی با انقلاب مقابله كرد، بالاخره انقلاب آنها را دفع كرد. سپس جبهة منافقین و بنیصدر در صحنة مقابله با انقلاب ظاهر شدند، انقلاب آنها را نیز دفع كرد. جنگ 8 ساله و صدام و سپس لیبرالیستها و مدعیان پلورالیسم دینی جلو آمدند و در جبهة دیگر، در دل فعالیتهای سازندگی پس از جنگ، غارتگران بیتالمال آمدند. پس همواره دشمن هست و همواره باید روح مبارزه در ملّت، فعّال و سرزنده باشد. روح حماسی ملّت بود كه توانست مخالفان گذشته را كنار بزند. به این قاعده همیشه توجّه داشته باشید كه تا زمانی كه مسلمان هستید باید مبارز باشید. دشمن چهرة ضد اسلامی خود را عوض میكند و هر روز میدان مبارزة جدیدی را در مقابل اصل اسلام پیش میكشد، شمشیرهای دشمن عوض میشود ولی دشمنیاش ثابت است. بعد از جنگ 8 ساله تهاجم فرهنگی شروع شد، دیدید كه مبارزه سختتر شد و تلفات آن هم بیشتر شد. ولی خوشا به حال مسلمانانی كه مبارزه را فراموش نكردند و هوشیارانه مقابل این توطئهها نیز ایستادند. شناختن توطئههای فرهنگی، بسیار سختتر از شناخت صدام متجاوز بود. شما اگر خط ولایت فقیه را دنبال كنید، به خوبی چشمتان این خطرات را میبیند و راه مبارزه را نیز میشناسید. سرداران جبهة فرهنگی علمای بزرگی هستند كه كارشان خیلی بزرگتر و حساستر از كار سرداران عزیز جبهة جنگ با صدام است. عمده آن است كه روح مبارزه در همة جبههها را در خود زنده نگهداریم، چنانچه امام خمینی«رحمةاللهعلیه» در آخرین روزهای عمر، در پیامشان تحت عنوان «منشور بیداری» فرمودند: «جنگِ بین «فقر» و «غنا» تا قیام قیامت ادامه دارد» و فاطمه(س) متذكر همین نكته به همة مسلمانان تاریخ میباشند.
انقلاب اسلامی تا قیام قیامت ادامه دارد
خطاب فاطمهزهرا(س) به انصار، یعنی به مبارزان انقلابی، این است كه چه شد كه تن به حاكمیت حاكمانی دادید كه جهت اصلی مبارزه اسلام با كفر و نفاق را منحرف میكند؟ یادتان رفت كه جنگ ادامه دارد، چشمها را نبندید و به خواب فرو نروید و به خلوت و رفاه میل نكنید كه راه دفاع از اسلام و مقابله با دشمنان اسلام به انتها نرسیده است، بلكه جبهه جدیدی در دفاع از انقلاب اسلامی به روی شما گشوده شده است.
311 - «وَ نَجَوْتُمْ مِنَ الضّیقِ بِالسِّعَةِ» و از تنگنای زندگیِ سخت به فراخنای آسایش آن رسیدهاید.
شما فكر كردهاید كه از سختیها درآمدهاید و به آسودگی رسیدهاید و نتیجه گرفتید كه دیگر مبارزه تمام شد؟ پیش خود گفتید كه اگر علی(ع) حاكم شود، دوباره اوّل ماجراست، لذا او را رها كردید و كسانی را جای او نشاندید كه دیگر راحت باشید؟ غافل از اینكه اگر دست از علی(ع) كشیدید، از اسلام و از عزّت و كرامت حقیقی دست كشیدهاید. بعضیها همین امروز وقتی میخواهند به كاندیدهای مجلس یا ریاست جمهوری رأی بدهند، میگویند: اگر این حزبالهیها رأی بیاورند، نه خودشان نان حسابی میخورند، نه اجازه میدهند ما نان حسابی بخوریم، پس باید به كسی رأی بدهیم كه هم خودش بخورد و هم چیزی به ما برسد. حالا نتیجه این تصوّرات و خیالات چیست؟ ممكن است یك بهرة اندكی از دنیا عایدشان شود ولی خودشان و خانوادهشان روسیاه و بیآبرو میشوند، زن و دخترشان كمكم از عفاف و پاكدامنی خارج میگردند و پسرشان به افتضاح دیگری كشیده میشود و زندگیشان سراسر آلوده میگردد. در حالیكه اینها قبلاً اهل مبارزه و جنگ و جهاد و ایثار بودند ولی فراموش كردند كه سختی حكومت علوی نجاتدهنده و آرامشبخش است و زندگی در زیر سایة چنین حكومتی عزّت حقیقی و رفاه واقعی را به دنبال دارد و آن عین اسلام است.
313 - «وَ دَسَعْتُمُ الَّذی تَسَوَّغْتُمْ» و آنچه را فرو برده بودید، استفراغ كردید.
314 - «فَإِنْ تَكْفُرُوا اَنْتُمْ وَ مَنْ فِیالْاَرْضِ جَمیعاً فَإنَّ اللهَ لَغَنِیٌّ حَمیدٌ»(140) اگر شما و هر كس در زمین است، كافر شوید، خدا از همگان بینیاز و ستوده است.
شما آن دینی را كه ابتدا پذیرفتید، هماكنون رها كردید. شما اسلامتان را با سكوت در مقابل انحراف و رفاه و راحتطلبی خراب نمودید، ولی این را بدانید كه اگر همة شما هم كافر شوید هیچ ضرری به اسلام نزدهاید، خودتان ضرر كردهاید و از راه اسلام و راه دفاع از آن كه راه سعادت دنیا و آخرت شما بود، جدا شدهاید.