خطابهای به همة تاریخ
گرچه خطابة حضرت در مسجد مدینه ایراد شده است، ولی نظر حضرت به فضاهایی دورتر از دیوارهای مسجد مدینه دوخته شده بود و به همیندلیل در عین غرّش و اعتراض، آرامشی خاص در آن خطبه بر حضرت حاكم بود. حضرت كه نیامده بودند صرفاً با حاكمان آن زمان درگیر شوند، حضرت برای من و شما و تمام تاریخ سخن میگویند. اعتراض فاطمهزهرا(س) اظهار رنجی بود كه بر پشت بشریت وارد شده بود. علی(ع) حذف شد و بهتبع آن حكم خدا در جامعة جهانی حذف شد. عنایت داشته باشید؛ جایی كه خدا حاكم نباشد، چه بخواهیم و چه نخواهیم، نفس امّاره حاكم خواهد شد.
انقلاب حضرت فاطمه(س) مقابله با دردی است كه همة تبعات و لوازم آن را درك كرده بود و همة سنگینی آن را لمس نموده بود. فاطمهزهرا(س) است كه میفهمد این خطر، موجب چه مشكل عمیق و گستردهای در جهان اسلام خواهد شد.
فاطمه(س) میداند اسلام چقدر بزرگ و توانمند است و اگر شرایط ظهورش با حاكمیت امام معصوم بروز كند سرنوشت بشر بر روی كرة زمین و در طول تاریخ دگرگون میشود و این است علت اصلی غم فاطمه(س).
نامادریها به جای مادر
فاطمهزهرا(س) این بصیرت را از كجا آوردند؟ تمام مشكلاتی را كه امروز مسلمانان در فلسطین دارند و فردا در جاهای دیگر خواهند داشت فاطمه(س) میشناسد و میداند ریشهاش از كجاست. او میفهمد كه چطور اعتراض كند و چرا اعتراض باید كرد. او با تمام وجودش احساس كرد مرگی كه پیامبر اكرم(ص) را در ربود و اینك مرگْ دستِ سرد خود را بر جانب محصول بزرگ آن مرد بزرگ دراز كرده است، چه خطراتی را بر جهان اسلام تحمیل میكند و چه بركات اساسی را از آن میگیرد. حضرتفاطمه(س) متوجه شدند اسلام، در حال نابودشدن است، و آیندة این نهضت و انقلاب در این حال كه نامادریها به جای وارثان حقیقی آن به صحنه آمدند، چه خواهد شد.
ای كاش میفهمیدیم كه هر انقلابی هم مادرِ واقعی دارد و هم نامادری. مادر حاضر است خودش را فدای فرزند كند، امّا نامادری فرزند را فدای خود میكند، از اسلام برای خودش خرج میكند و نه خود را خرج اسلام نماید. این كه امام خمینی«رحمةاللهعلیه» فرمودند:«نامحرمان را بشناسید و نگذارید عنان انقلاب را به دست گیرند»، از فاطمهزهرا(س) درس و الگو گرفتند. امام خمینی«رحمةاللهعلیه» خاك پای فاطمهزهرا(س) بود. چرا بعضیها این همه توصیه و وصیّتهای بنیانگذار انقلاب را در رابطه با توجّه بر مستضعفان و سادهزیستی و مقابله با مستكبران نادیده میگیرند؟ آیا نشنیدهاند و یا بنای نشنیدن گذاشتند و به دنبال فرصت بودند؟ و حال به خیال خام خود آن فرصت را به دست آوردند. اینها نامادریهایی هستند كه بهجای مادر نشستهاند و تلاش دارند اسلام تأثیرگذار خمینی«رحمةاللهعلیه» را به اسلام لاغر و ضعیفی تبدیل كنند كه فقط نقش ضعیفی در عبادات فردی ایفا كند و بس. به عنوان نمونه شما نگاه امامخمینی«رحمةاللهعلیه» را به اسلام و موضع آن نسبت به مستضعفان و مستكبران بنگرید تا معلوم شود چه كسی نسبت به انقلاب، مادری میكند و چه كسی چون نامادری عمل میكند.
چرا فدك را عمده میكنیم تا پیام فاطمهزهرا(س) را نشنویم؟!
باز عرض میكنم؛ حضرت فاطمهزهرا(س) فدك را بهانه كردند تا حرف خود را بزنند و از انحراف بزرگ خبر دهند و در برابر آن انحراف، قیام كنند. عدّهای در كلمات فاطمهزهرا(س) فدك را عمده كردند تا فاطمه(س) را نادیده بگیرند. گاهی ما شیعیان هم حواسمان نیست كه فدك مسئلة اصلی نبود. فدك نمونه و ملاكی بود برای اثبات انحرافی كه در امر خلافت رسول خدا(ع) صورت گرفت. پیام فاطمه(س) را باید گرفت كه میگویند اگر معصوم و فرهنگ معصومین علاوه بر روابط فردی، بر نظام اجتماعی شما حاكم نباشد، همهچیزتان از دست رفته است و از بركات اصلی مكتب اسلام محروم خواهید شد. ولی عدّهای فدك را در كلمات فاطمهزهرا(س) عمده كردند تا حرفهای او را نشنوند، چون اینها برای اسلام آن نقشی را كه فاطمه(س) برای اسلام قائل بود، قائل نیستند.
ای فاطمه بزرگ! رهنمودهای تو در این خطبه همچون شب قدر، ناپیدا و پربركت است. از خدایی كه در لیلةالقدر، قرآن را نازل فرمود، بخواه تا ما تو را درك كنیم تا لیلةالقدر را درك كرده باشیم. تا تو را كه در بین انسانها، همچون لیلةالقدر بین شبها هستی، درك كرده باشیم. از امام صادق(ع) روایت هست كه: «مَنْ اَدْرَكَ فاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِها فَقَدْ اَدْرَكَ لَیْلَةَالْقَدْر»(139)؛ یعنی هر كس فاطمه(س) را چنان كه شایستة مقام اوست درك كند، شب قدر را درك كرده است.