شاخصهی نظام مهدوی
سؤال: منظور شما از این كه میفرمایید:«انقلاب اسلامی، عامل انكشافِ ظهور آخرالزمانی انقلاب حضرت مهدی(عج) است.» چیست؟
جواب: اصل این موضوع در مباحث مربوط به امام زمان(عج) و انقلاب اسلامی عرض شده،(99) باید روشن شود كه بلوغ زمین و زمان به حاكمیت انسان كامل بستگی دارد و در آن وقتی كه عالَم كبیر با عالَم صغیر یگانه شوند، وجه آرمانی عالَم خلقت با تمام فعلیت خود به نمایش میآید و در آن شرایط آرزوی همهی انبیاء و اولیاء ظاهر میشود. شاخصهی نظام مهدوی، یكی؛ نفی ظلمات آخرالزمان و دیگری تحقق نور الهی است، و با توجه به این دو شاخصه میتوان گفت: انقلاب اسلامی زمینه را برای چنین آرمان بزرگی آماده میکند، تا آن ظهورِ مقدس واقع شود.
انقلاب اسلامی زمینهی تفكر بشر نسبت به آن شرایط است، تا لااقل بشر بتواند به غیر از فرهنگ مدرنیته به تمدن دیگری بیندیشد و متوجهی آیندهای شود، غیر از آیندهای كه ظلمات كفر در پیش روی او گذارده، انقلاب اسلامی بهخوبی قدرت نشاندادن پایان حیات تاریخ غرب را در خود دارد و این كمك خوبی است تا بشر به حكومت مهدوی فکر کند.
اگر ما در مورد نظام الهی حضرت مهدی(عج) خوب مطالعه كنیم، بهتر میتوانیم جایگاه انقلاب اسلامی و قدرت تمدنسازی آن را بفهمیم، یك طرف قضیه همانطور كه عرض شد توجه به این نكته است كه روشن شود غرب همه امكانات خود را به فعلیت رسانده و دیگر چیزی در قوّه ندارد تا آرمانهای بشر را به خود مشغول کند و از این طرف انقلاب اسلامی ادعا ندارد كه به خودی خود صورت آرمانی حیات بشر است، بلكه خود را انگشت اشاره به نظام مهدوی میداند كه در آن نظام، كمالِ عالَم شروع میشود، و مسلّم تحقق نظام مهدوی مقدماتی از سنخ خودش میخواهد و انقلاب اسلامی، یکی از مقدمات آن است و ملاحظه كردهاید، شرایط موجود جهان، در عین حضور فعّال ظلمات حاكم بر روح و قلب بشر امروز، از جهت دیگر زمینهی پذیرش نظام مهدوی را از خود نشان میدهد و این پدیدهی عجیبی است كه در اوج ظلمات مدرنیته، جریانی از شعور و بصیرت در جهان هست كه انقلاب اسلامی را میفهمند و به آن امیدوار شده. به همین جهت است كه میبینید ما میتوانیم انقلاب اسلامی را طرح کنیم و گوشهایی مشتاق شنیدن پیامهای آن هستند، میدانیم باید برای حفظ این انقلاب صبر و پایداری پیشه کنیم تا زمینهی نهایی پذیرش حق ظاهر شود و به مرور پذیرش جهانی بروز کند. انقلاب اسلامی به مردم جهان کمک میكند تا به معنی واقعی وارد عالم انتظارِ وضع موعود شوند و سرنوشت خود را گرهخورده به ظلمات وضع موجود نپندارند كه البته این اوّل بحث است، اجازه دهید این بحث در آینده بیشتر روشن شود.
«والسلام علیكم و رحمةالله و بركاته»
هدف از طرح مباحث «تمدنزایی شیعه»
پس از روشن شدن نیاز انسان به جامعهای كه منشأ قوانین آن باید عالم قدس باشد و روشنشدن این نکته كه تمدنی ماندنی است كه از وَهمیات به سوی واقعیات و به سوی سنن عالم سیر كرده باشد و به جای سركوب طبیعت، بتواند ابعاد پنهان آن را به انكشاف بكشاند، به این نتیجه رسیدیم که تمدنی ماندنی است كه جوابگوی تمام ساحات انسان باشد و تمدن غرب كه در نهایتِ مادیّت و شتابزدگی است، نمیتواند جواب نیازهای واقعی انسان باشد، و تمدن مقابل این تمدن، تمدنی است كه شیعه مسئول بنیانگزاری آن است، زیرا تمدن زندگیساز شروطی دارد و تنها شیعه از آن شروط برخوردار است، مضافاً اینكه شیعه به جهت فرهنگ انتظار، قدرت تشخیص ظلمات غرب و گذار از آن تمدن را نیز در خود دارد و انقلاب اسلامی در جایگاه تاریخی مخصوص به خود، مرحلهی آن گذار و عبور است.
ما معتقدیم بازسازی امّت واحدهی اسلام كه با راهنماییهای ائمهی معصومین(ع) ممكن گشته، به عهدهی شیعه میباشد، و بیداری اسلامی در دوران جدید از نفحات الهی است كه نباید نسبت به آن بیتفاوت بود و از جهت آرمانی آن غفلت نمود. باید در خیزش اسلامیِ قرن حاضر، افقهای حركت را تا تحقق تمدن اسلامی مدّنظر داشت، و لازم است در این كار، ظرائف و دقائق فراوانی مورد توجه قرار گیرد كه از جملهی آنها دو نكته از همه مهمتر است؛ یكی چیستی تمدن اسلامی است -كه در مباحث گذشته تا حدّی بدان پرداخته شده- و دیگری مانع اصلی تحقق آن تمدن، یعنی فرهنگ مدرنیته است. اگر خاستگاه فلسفی و اجتماعیِ فرهنگ مدرنیته به خوبی شناخته نشود، انرژی خیزش عظیم اسلامی پس از مدتی هدر میرود و باز جهان اسلام در تارهای عنكبوتی فرهنگ مدرنیته خود را اسیر مییابد و جوانانِ امیدوار به آیندهی جهان اسلام ناامید خواهند شد.
از آنجایی که چیستی تمدن اسلامی مسئلهی بسیار مهمی است و خلأ تئوریك برای تبیین هدف و مرحلهی نهایی نظام جمهوری اسلامی كه همان تمدن اسلامی است هر محققی را که در صدد است در موضوع تمدن اسلامی سخن بگوید آزار میدهد، بحث «تمدنزایی شیعه» به عنوان فتح بابی در این امر کار را به عهده گرفته است. كوتاهی در این امر موجب جایگزینیهای التقاطی و انحرافی خواهد شد و نیز سبب انجام ندانمكاریها و سوءاستفاده از این خلأ توسط دشمنان میگردد. ظهور خلقالساعهی تئوریهای مجهول و غفلت از تئوریهای هماهنگ با آرمانهای انقلاب اسلامی، گفتگو از تمدن اسلامی را بسیار ضروری كرده است، آن هم به صورتی كه مدّ نظر شیعه است و باید به ظهور امام معصوم (عج)ختم شود. بحث از تمدن اسلامی، عاملی جهت دهنده و برانگیزاننده به سوی آیندهی مطمئنی است، آیندهای كه برای بشر از طریق حكومت جهانی اسلام تقدیر شده است و همانطور كه امام خمینی«رحمةاللهعلیه» فرمودند: «اهداف عظیم این انقلاب، ایجاد حكومت جهانی اسلام است.»(100) و به واقع اگر بتوانیم موضوع را به طور صحیح تبیین کنیم، نهتنها مسئلهی تضاد بین شیعه و سنّی از بین میرود، بلكه جهان اسلام متوجه خواهد شد كه شیعه به عنوان اندیشهای که مسئولیت بنای احیاء جهان اسلام را دارد به صحنه آمده است و درصدد است از طریق راهنماییهای اهلالبیت پیامبر(ع) همهی جهان اسلام را به رونق شایستهی خود برساند.