13 - : سأعطی الرایة
1- و کان علی أرمد العین یبتغی - دواء فلما لم یحس مداویا
2- شفاه رسول الله منه بتفلة - فبورک مرقیاً و بورک راقیا
3- و قال سأعطی الرایه الیوم صارماً - کمیاً محباً للرسول موالیا
4- یحب الاله و الاله یحبه - به یفتح الله الحصون الأوابیا
5- فأصفی بها دون البریه کلها - علیاً و سماه الوزیر المؤاخیا
(بحر طویل)
پرچم را به او خواهم سپرد(44)
1- چشمان امیرمؤمنان علی (علیه السلام) مبتلا به التهاب و درد شد و چون از مداوای آن مأیوس شد.
2- رسول خدا (صلی الله و علیه و آله و سلم) آن را با آب دهان خود شفا بخشید. چه مبارک است آن که شفا داد و آن که شفا گرفت.
3- و رسول خدا (صلی الله و علیه و آله و سلم) فرمود: امروز پرچم را به دلاوری قهرمان که دوستدار و عاشق رسول خداست می سپارم.
4- او خدا را دوست دارد و خداوند هم او را دوست دارد و به دست او قلعه های محکم را فتح و تسخیر می کند.
5- پیامبر (صلی الله و علیه و آله و سلم) از بین همه مردم فقط علی (علیه السلام) را برگزید و او را وزیر و برادر خود نامید.
14 - : تصدق خاتمه
1- فدیت علیا امام الوری - سراج البریه مأوی التقی
2- وصی الرسول و زوج البتول - امام البریه شمش الضحی
3- تصدق خاتمه راکعا - فأحسن بفعل امام الوری
4- ففضله الله رب العباد - و أنزل فی شأنه هل أتی
(بحر متقارب)